نوشته شده به وسیله ی محسن انبیائی در تاریخ
87/2/15:: 6:12 صبح
خبرگزاری فارس: عبدالکریم سروش خطاب به آیتالله سبحانی نوشت: پس از تقدیم تحیّت، نامه پدرانه و محترمانه و نیکخواهانه شما را در پایگاه خبرگزاری فارس خواندم و آن را حاوی موعظه حسنه و جدال به احسن یافتم.به گزارش خبرگزاری فارس، «عبدالکریم سروش» در نامهای خطاب به آیتالله جعفر سبحانی با عنوان «بشر و بشیر» درباره سخنان اخیر خود درباره قرآن، توضیحاتی را ارایه کرده است.وی که اکنون در واشنگتن اقامت دارد، در ابتدای نامه خود آورده است: «استاد مکرّم، حضرت آیت الله آقای جعفر سبحانی، پس از تقدیم تحیّت، نامه پدرانه و محترمانه و نیکخواهانه شما را در پایگاه خبرگزاری فارس خواندم و آن را حاوی موعظه حسنه و جدال به احسن یافتم. شک ندارم که وظیفه روحانی و غیرت ایمانی و عرق مسلمانی و "دولت احمدی و معجزه سبحانی" شما را به نوشتن آن نامه برانگیخته است. من جسارت نمیکنم و همچون شما نمیگویم که "عواملی در کارست و از شما بهرهکشی میکنند" چرا که نه داعی و نه دلیلی براین امر دارم و نه آوردن چنین کلماتی را زیبنده یک بحث علمی و طلبگی مشفقانه و منصفانه میدانم. پیش از شما چهار نفر از فضلای حوزه علمیه نیز در این بحث شرکت جسته بودند، و همه به زبان تحلیل و استدلال، و بدون طعن و تکفیر سخن گفته بودند مگر "قرآن شناسی" که رسم مروت فرونهاد و سخنهایی نه بر سبیل حکمت گفت و مرا از قرآنستیزان خواند.» سروش در ادامه این نامه با تکرار حرف های قبلی درباره وحی ادعا کرده است: «سخن من این است که برای درک پدیده ناآشنای وحی، میتوانیم از پدیده آشناتر شاعری (و بطور کلی خلاقیت هنری) مدد بجوئیم و آن را بهتر فهم کنیم. این فقط در مقام تصور است. مگر غزالی نگفت برای درک پدیده وحی، میتوانید از پدیده وسوسه شیطانی مدد بگیرید؟ چرا که ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم. حضرت آیتالله توجه بفرمایند که امروزه مفهوم شعر به منزله یک خلاقیت متعالی هنری بسیار متفاوت است با آنچه در ذهن امثال ابوجهل و ابولهب میگذشت و استفاده از نماد هنر برای تقریب معنای وحی، نه چیزی از قدر قرآن میکاهد و نه بر قدر ابولهب میافزاید! علامه طباطبایی، وحی را شعور مرموز میخواند و به گمان من هنر مرموز مناسبتر مینماید.» سروش پس از شرح توضیحاتی دیگر، در پایان این نامه نوشته است: «از اطاله کلام بیمناکم و به همین مقدار بسنده میکنم و از پارهای فروع خرد درمیگذرم و ضمن سپاس نهادن به جهد پرشهد و خطابِ بیعتابِ حضرت آیتالله، از باز بودن باب این مباحثه و مناظره استقبال میکنم و خواستار تداوم آنم و میافزایم که من اکنون در یکی از دانشگاههای آمریکا به تدریس اشتغال دارم.[...] مایلم که پس از بازگشت به ایران، در صورت امکان از حضرت آیتالله دعوت کنم تا محیطی امن و آرام فراهم آورند و در گفتوگویی حضوری در این خصوص شرکت جویند و احقاق حق و ابطال باطل کنند.»
|
کلمات کلیدی :
پاسخ